بررسی سیر آراء و اندیشههای مربوط به مفهوم کودکی در ایران باستان
محورهای موضوعی : دیدگاهها و روشهای فلسفه و کودک در دنیا (پیشینه و حال)مجید خاری آرانی 1 * , اکبر رهنما 2
1 - دانشگاه شاهد
2 - دانشگاه شاهد
کلید واژه: ايران باستان کودک تعليم و تربيت مقاصد تربيت ,
چکیده مقاله :
نوشتار حاضر به بررسي آراء و انديشه هاي مربوط به مفهوم کودکي در ايران باستان ميپردازد. روش مورد استفاده در اين پژوهش، تحليل اسنادي بوده و در اين جهت كليه منابع و مراجع موجود و مرتبط با آراء و انديشههايي که مفهوم کودک در ايران باستان را بيان نموده، مورد بررسي قرار گرفته است. يافته هاي پژوهشي نشان ميدهد در طي قرون و اعصار متمادي سازمان تعليم و تربيت يكسان نبوده و به فراخور زمان، فضاهاي آموزشي در دورانهاي مختلف، متفاوت بودهاند. ليكن در بخش اعظم اين مدت، خانواده، آتشكده و آموزشگاه درباري به پرورش اطفال و نوجوانان ميپرداختند كه البته در برخي قرون، دبستان و دانشگاه نيز بدان افزوده شده است. بگواهي تاريخ، ايرانيان از ديرباز براي خرد و دانش ارزش زيادي قائل بودهاند تا آنجاکه در ادعيهيي که از آن زمانها بجاي مانده است، از خداوند خواسته شده که به آنها دانش و بينش عطا فرمايد. در آموزههاي زرتشت، يکي از راههاي رسيدن به بهشت موعود، «کوشش و کمک به تعليم و تربيت نوع بشر» معرفي شده، چرا که به نيروي دانش، شر و ستم، اين دو آثار جهل، از جهان رخت برميبندد. در ايران باستان، تعليم و تربيت انقطاع نميپذيرد و از کودکي تا پيري زمان آموختن است. آموزش براي زندگي است؛ يعني علم و عمل توأم است و سراسر زندگي فرد و فعاليتهاي او را دربرميگيرد. در اين نظام تربيتي فرد نه تنها براي کسب علوم، فضايل اخلاقي و اخذ اصول فکري آموزش ميديد بلکه علوم مدني و دانش زندگي عملي را نيز فراميگرفت. هدف از آموزش و پرورش در ايران باستان اين بود که کودک را معتقد به خدا و متدين بار بياورند و او را داراي اخلاق نيکو سازند و به او پيشه و هنر بياموزند و به بهداشت تن متوجه و مأمور نمايند. به هر حال با عنايت به شواهد بر جاي مانده از دوران باستان، ميتوان اذعان داشت كه در ايران باستان عوامل اوليه تعليم و تربيت عبارتند از: طبيعت و وضع جغرافيايي كشور، آراء و عقايدي كه آرياييها با خود آورده بودند و زرتشت آنها را پيراسته و اصلاح كرده بود؛ بعبارتي نقش دين در روند آموزش و دولت و نقش ويژه آن در پرورش دادن متعلمين برجسته است.
The present article proceeds to study the concept of childhood in ancient Iran with reference to certain documents including books and other sources. Research findings indicate that the organization of education in the last centuries was not the same in different places and times. In those days, families, fire temples, and teaching centers affiliated to the courts had undertaken the training of children and youth. Later on, primary schools and universities also came up and joined the same mission. Historically speaking, Iranians had special respect to knowledge, to the extent that, in their religious supplications, God was asked to grant knowledge to them. In the teachings of Zoroaster, one of the ways of attaining heaven is to make effort in educating people. For it is believed that through knowledge, evil and cruelty, as the signs of ignorance, will go away. In ancient Iran learning initiated from childhood and continued till old age ceaselessly. Education is meant for life, that is, knowledge and action go ahead hand in hand, and engulf the whole life and activity of man. In this system of education, man not only sought to attain certain moral virtues and intellectual principles, but also tried to learn some civil sciences and to implement in his practical life. The chief goal of education in ancient Iran was to bring children up to being theist and religious, possessing good moral, learning certain arts, and medical know-how. Concluding that as ancient remains show, the primary factors of education in ancient Iran were as follows: nature and geographical condition, the tenant of the Aryans as modified by Zoroaster, the role of religion in bringing children up and process of education.
آروزمانی، فریدون (1393) هنر ساسانی، تهران: پازینه.
اجاق، محمد؛ واعظ شهرستانی، زينب (1392) «تعلیم و تربیت در ایران باستان»، فصلنامه تحقیقات روانشناختی، شماره 5، ص52-65.
بویس، مری (1375) تاریخ کیش زرتشت، ترجمه همایون صنعتیزاده، تهران: انتشارات توس.
بیژنی، اسدالله (1350) سیر تمدن و تربیت در ایران باستان، تهران: انتشارات ابنسینا.
پيگولوسكايا، ن. و. (1345) شهرهاي ايران در روزگار پارتيان و ساسانيان، ترجمه عنايتالله رضا، تهران: انتشارات علمي و فرهنگي.
تکمیل، همایون ناصر (1382) نظامها و نهادهای آموزشی در ایران باستان، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
حکمت، علیرضا (1350) آموزش و پرورش در ایران باستان، تهران: انتشارات مؤسسه تحقیقات و برنامهریزی آموزشی.
دوستخواه، جلیل (1355) اوستا نامه مینوی آئین زرتشت، تهران: انتشارات مروارید.
زرینکوب، عبدالحسین (1364) تاریخ مردم ایران کشمکش و قدرتها، تهران: انتشارات امیرکبیر.
سجادیه، نرگس؛ آزادمنش، سعید (1395) «زیرساخت مفهومی دوران کودکی در تطور تاریخ: بسوی مفهوم پردازی اسلامی از کودکی»، مجله فلسفه تربیت، سال 1، شماره 1، ص 140- 115.
سلطانزاده، حسین (1364) تاریخ مدارس ایران از عهد باستان تا تأسیس دارالفنون، تهران: انتشارات آگاه.
فردوسی (1381) شاهنامه، تهران: انتشارات ققنوس.
کالج، مالکوم (1375) پارتیان، ترجمه مسعود رجبنیا، تهران: انتشارات سحر.
گیدنز، آنتونی (1378) جامعهشناسی، ترجمه منوچهرصبوری، تهران: نشر نی.
مجدفر، فاطمه (1382) جامعهشناسی عمومی، تهران: انتشارات شعاع.
میری، نگین؛ جلالی، مریم (1395) «جلوههای کودک و کودکی در متون پهلوی و هنر ایران ساسانی»، مجله تاریخ ایران، دوره 9، شماره 2، ص174- 147.
هرودوت (1358) تواریخ، ترجمه وحید مازندرانی، تهران: انتشارات وحید.