تبیین حقوق کودک در دوره بحران و قرنطینه
محورهای موضوعی : تکالیف و حقوق کودک
سینا ترکاشوند
1
(دانش آموختۀ دکتری فلسفه تعلیم و تربیت، دانشگاه خوارزمی، تهران)
کلید واژه: حقوق کودکان, بحران, قرنطینه, تدابیر حمایتی,
چکیده مقاله :
انسان برای زندگی اجتماعی خویش نیازمند امنیت جسمی، روحی، اقتصادی و... است. کودکان نیز که پایه و اساس رشد جسمی، عقلی و اجتماعی آنان، از همان سالهای نخست زندگی آغاز ميشود، با توجه به وضعیت خاصشان بلحاظ جسمی و روحی، نیاز به حمایتها و مراقبتهای ویژه دارند. این اقدامات باید مفهوم و قالبي متناسب یافته و با توجه به ناتوانی کودکان برای استیفای مستقیم حقوق خود، جنبههای حمایتی وسیعی پیدا کنند؛ بگونهيی که بزرگسالان، الزام ناشی از حمایت آنها را کاملاً احساس کنند. در همين راستا هدف پژوهش حاضر تبیین حقوق کودک در دورة بحران و قرنطینه میباشد. توجه به حقوق کودک، فقط بحث جوامع امروزی نیست بلکه دین مبین اسلام نيز به حقوق کودک توجه داشته است. احترام و تکریم کودک، پرهیز از خشونت و بدرفتاری با کودکان، رعایت عدالت و پرهیز از تبعیض از جمله آموزههای اسلام در این حوزه هستند. روش پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی است، بدین صورت که ابتدا به تبیین حقوق کودک بصورت عام پرداخته، سپس به تحلیل حقوق کودک در شرایط بحران و قرنطینه میپردازد. یافتههای پژوهش بیانگر آنست که در دورة بحران و قرنطینه، حق بازی کردن کودکان و جنب و جوش از آنها سلب میشود، همچنین کودکآزاری توسط بزرگسالان شیوع پیدا میکند و حقوق اخلاقی و تربیتی کودکان نیز تحت تأثیر قرار میگیرد. نتایج پژوهش نشان داد که کودکان در شرایط بحران و قرنطینه توانایی کمتری نسبت به بزرگسالان برای دستیابی به حقوقشان دارند، زيرا حقوقشان اغلب توسط بزرگسالان پایمال میشود و در مراجعه مستقل به مراجع قانونی برای تظلم و دادخواهی نيز کاملاً وابسته به بزرگسالان هستند. تبیین حقوق کودک در شرایط بحران و قرنطینه مبیّن نیازمندیهای اساسی و بنیادین کودکان و نیز تکالیف خانواده، جامعه و دولت در رفع نیازهای آنان بوده و متضمن تدابیر اجرایی در حمایت از کودکان است.
In his social life, man needs physical, spiritual, and economic security. Similarly, children also whose physical, intellectual and social growth begins in their early ages need particular attention and protection spiritually and physically. These attempts should have their own proper concepts and patterns, that is, they should have protective aspects by considering children’s weakness in attaining their rights to the extent that the elders feel the necessary of protecting them. Accordingly, this work tries to explain the rights of children in the period of crisis and quarantine. Attention to the rights of children was not only the concern of present societies, this is the main concern of Islam as well. For instance, respecting children, avoiding violence against children, mistreatment of children and making discrimination are among the teachings of Islam. The method of this work is analytic-descriptive. According to the findings of this work, in the period of crisis and quarantine the rights of play are denied for children. Moreover, harassing children by elders will increase and their moral and training rights will be missed. According to these research children in the period of crisis and quarantine are not able to attain their rights as compare to the elders, for their rights always denied by the elders and since they depend on their elders they cannot complain legally. Explaining the rights of children in the period of crisis and quarantine indicate the basic needs of children and it is the duty of family, society, and government to meet their demand and require executive plan for protecting children.
قرآن کریم.
اعلامیه جهانی حقوق کودک (1952) سازمان یونسکو.
آذرپندار، احمدرضا (1396) حقوق کودک پناهجو در اتحادیه اروپا، تهران: شاپرک سرخ.
آذرپندار، احمدرضا (1397) تفسیریه کنوانسیون حقوق کودک، مادة ۷، تهران: هفتان.
آذرپندار، احمدرضا (۱۳۹۹) تفسیریه کنوانسیون حقوق کودک، مادة ۲۸، تهران: هفتان.
باقری، خسرو؛ سجادیه، نرگس (1389) رویکردها و روشهای پژوهش در فلسفه تعلیم و تربیت، تهران: علمی و فرهنگی.
باهر، حسین (1390) «نکاتی پیرامون حقوق جهانی کودک و نوجوان»، ماهنامه دادرسی، شمارة 6.
پیوندی، غلامرضا (1390) حقوق کودک، تهران: فرهنگ اندیشه اسلامی.
حبیبی، تهمینه (1385) «نقد فقهی کنوانسیون حقوق کودک»، کتاب زنان، شمارة 16.
حر عاملی، محمد بن حسن (1414ق) وسائل الشیعه، قم: آل البیت.
صفایی، شهرام؛ امامی، علی (1384) تأملی بر حق خانواده، تهران: میزان.
عبادی، حسین (1371) حقوق کودک، تهران: رسا.
کمالی، محمد (1383) «ارتقای حقوق کودکان»، مجله حقوق کودک، شمارة 7، ص110ـ93.
تبیین حقوق کودک در دوره بحران و قرنطینه
وحیده مرادیان محمدیه1، سینا ترکاشوند2
چکیده
انسان1برای2زندگی اجتماعی خویش نیازمند امنیت جسمی، روحی، اقتصادی و... است. کودکان نیز که پایه و اساس رشد جسمی، عقلی و اجتماعی آنان، از همان سالهای نخست زندگی آغاز ميشود، با توجه به وضعیت خاصشان بلحاظ جسمی و روحی، نیاز به حمایتها و مراقبتهای ویژه دارند. این اقدامات باید مفهوم و قالبي متناسب یافته و با توجه به ناتوانی کودکان برای استیفای مستقیم حقوق خود، جنبههای حمایتی وسیعی پیدا کنند؛ بگونهيی که بزرگسالان، الزام ناشی از حمایت آنها را کاملاً احساس کنند. در همين راستا هدف پژوهش حاضر تبیین حقوق کودک در دورة بحران و قرنطینه میباشد. توجه به حقوق کودک، فقط بحث جوامع امروزی نیست بلکه دین مبین اسلام نيز به حقوق کودک توجه داشته است. احترام و تکریم کودک، پرهیز از خشونت و بدرفتاری با کودکان، رعایت عدالت و پرهیز از تبعیض از جمله آموزههای اسلام در این حوزه هستند. روش پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی است، بدین صورت که ابتدا به تبیین حقوق کودک بصورت عام پرداخته، سپس به تحلیل حقوق کودک در شرایط بحران و قرنطینه میپردازد. یافتههای پژوهش بیانگر آنست که در دورة بحران و قرنطینه، حق بازی کردن کودکان و جنب و جوش از آنها سلب میشود، همچنین کودکآزاری توسط بزرگسالان شیوع پیدا میکند و حقوق اخلاقی و تربیتی کودکان نیز تحت تأثیر قرار میگیرد. نتایج پژوهش نشان داد که کودکان در شرایط بحران و قرنطینه توانایی کمتری نسبت به بزرگسالان برای دستیابی به حقوقشان دارند، زيرا حقوقشان اغلب توسط بزرگسالان پایمال میشود و در مراجعه مستقل به مراجع قانونی برای تظلم و دادخواهی نيز کاملاً وابسته به بزرگسالان هستند. تبیین حقوق کودک در شرایط بحران و قرنطینه مبیّن نیازمندیهای اساسی و بنیادین کودکان و نیز تکالیف خانواده، جامعه و دولت در رفع نیازهای آنان بوده و متضمن تدابیر اجرایی در حمایت از کودکان است.
كليدواژگان: حقوق کودکان، بحران، قرنطینه، تدابیر حمایتی.
مقدمه و بیان مسئله
مفهوم حقوق کودک از مباحث بنیادی حقوق بشری، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است (صفایی و امامی، 1384). هرکودک بعنوان یک انسان، تا حدود مشخصی از حقوق برخوردار است. پذیرش کودک، تولد سالم، زندگی در محیطی سالم، برآورده کردن نیازهای اولیه، دستیابی به مهارتهای ذهنی و عاطفی لازم، قرار گرفتن تحت پوششهای مراقبتی و... نمونههایی از حقوق کودک هستند (کمالی، 1383).
توجه به حقوق کودک از دیرباز دغدغة بسیاری از فعالان اجتماعي و صاحبنظران بوده است. با توجه به شرایط خاص جسمی و روحی ميتوان گفت كودك از اقشار آسیبپذیر جامعه است و هر روز گزارشهای تکاندهندهيی از بیتوجهی به حقوق کودکان و ظلم و جنایت و بهرهکشی از آنها منتشر میشود که قلب و روح هر انسانی را اندوهگین میسازد. کودکآزاری نه تنها از طریق افراد سودجو و مافیای فساد و فحشا و باندهای تبهکار صورت میگیرد، بلکه گاهي اعضاي خانواده، حتی پدران و مادران، نیز خواسته يا ناخواسته، مرتكب كودكآزاري شدهاند. کودکانی که مورد بیمهری یا بیتوجهی، تنبیه جسمی و بدنی، خانوادهگریزی، سوء استفاده جنسی و... قرار گرفتهاند، کم نیستند.
ادیان الهی نیز همواره به حقوق كودك توجه داشتهاند. دین مبین اسلام با جامعیت و گستردگیيي كه دارد، در موارد بسیاری به حقوق کودک اشاره كرده و فقهای بزرگ در مباحث مختلف فقهی، حقوق کودک را برشمردهاند و به تجزیه و تحلیل و بیان مبانی آن پرداختهاند.
دین مبین اسلام نیز در موارد بسیاری به حقوق کودک توجه نموده و فقهای بزرگ در مباحث مختلف فقهی، حقوق کودک را برشمردهاند و به تجزیه و تحلیل و بیان مبانی آن پرداختهاند. در آموزههای آسمانی اسلام، همۀ کودکان، اعم از دختر و پسر، حقوق و مزایای معیّنی دارند و همگان از اِعمال هرگونه خشونت و بیرحمی در حق آنان باز داشته شدهاند. این در حالی است که پیش از اسلام میان اعراب و دیگر قومها، کودکان در وضع نامناسبی قرار داشتند و از کمترین حقوق عادی نیز محروم بودند. آنان با هر بهانهیی، از جمله رهایی از فقر و هزینۀ زندگی، کودکان را از میان برمیداشتند. در این میان، شرایط دختران بسیار دردناکتر بود؛ بزرگان عرب و افراد سرشناس، داشتن دختر را برای خود ننگ و عار میدانستند و آنها را زنده به گور میکردند. قرآن کریم شرایط جاهلیت را چنین توصیف میکند:
و هرگاه یکی از آنان را به دختر مژده دهند، چهرهاش سیاه میشود، در حالیکه خشم [و اندوه] خود را فرو میخورد و از بدی آنچه بدو بشارت داده شده، از قبیله [خود] روی میپوشاند که آیا او را با خواری نگاه دارد یا در خاک پنهانش کند؟ و چه بد داوری میکنند (نحل: 58 و 59).
اما اسلام در قالب تعبیرهای زیبا، نه تنها مردم را از آن عادتهای زشت بازداشت بلکه ارزش کودکان را در جامعه افزایش داد و از پدران و مادران خواست که به بهانههای واهی فرزندان خود را نکشند و نسبت به آنها دلسوز باشند؛
و از بیم تنگدستی فرزندان خود را نکشید، ماییم که به آنها و شما روزی میبخشیم. آری، کشتن آنان همواره خطایی بزرگ است (اسراء: 31).
همچنین رسول خدا (ص) میفرماید: «از ما نیست، کسی که به خردسالان رحم نکند».
جالب اینکه این حمایتها از حقوق کودکان، زمانی مطرح شده که هیچ نهاد، سازمان یا کنوانسیون بینالمللییی برای دفاع از حقوق کودکان وجود نداشته است. اسلام با در نظر گرفتن همۀ نیازهای اولیۀ جسمی، روحی و روانی کودکان و دفاع از آن، زمینه را برای رشد و پیشرفت همهجانبۀ آنان فراهم آورده است.
امام سجاد(ع) میفرماید: «حق فرزند تو این است که بدانی او از تو و پیوسته به تو در خیر و شر امر دنیاست و تو مسئول او از لحاظ نیک ادب کردن و راهنمایی به پروردگارش و کمک به طاعت او هستی. پس عمل تو درباره او عمل کسی باشد که میداند در احسان به او پاداش و در مسامحه و بدی نسبت به او کیفر میبیند» (حر عاملی، 1414: 3/ 135).
اما نیمۀ دوم قرن بیستم را میتوان عصر کودکان نامید. تقریباً در سراسر گیتی، بویژه در کشورهایی که به توسعۀ اجتماعی و اقتصادی مطلوبتری دست یافتهاند، بخش مهمی از منابع مادی و معنوی در خدمت توجه به مسائل کودکان و حمایت روانی و جسمی آنان قرار گرفت. در این راستا، علاوه بر افزایش امکانات بهداشتی، آموزشی، هنری و پرورشی، دامنۀ حقوق کودک بعنوان موجودی نیازمند حمایت ویژه در جهت تعالی مادی و معنوی نسل آینده و ادارهکنندۀ فردای جامعه، نیز گسترش پیدا کرد (عبادی، 1371: 92).
در سطح حقوق بينالملل و سازمانهاي جهاني، شروع توجه به حقوق كودكان، به دوران بعد از جنگ جهانی اول باز ميگردد. یکی از طرفداران اولیة حقوق کودک، اگلانتین جب، بنیانگذار مؤسسه نجات کودکان در انگلستان در سال 1919م. است. او معتقد بود کودکان قربانيهاي اصلي سیاستهای اقتصادی غلط و خطاهای سیاسی و جنگی هستند و در بسیاری از مواقع، فدای مسائل سیاسی ميشوند. پس از پایان جنگ جهانی اول، بدليل پیامدهای جنگ و آسیبهایی که از این راه به کودکان وارد شد، در سال 1924 «اعلامیه حقوق کودک» در ژنو تنظیم گرديد که بیشتر بر تغذیه، بهداشت و مسکن برای کودکان جنگزده و آواره و حمایت از آنها در برابر آسیبهای جسمی و روانی ناشی از جنگ متمركز بود.
تأسیس صندوق بینالمللی کودکان (یونیسف) در سال 1946، گامي مهم برای پرداختن به مسائل حقوقی کودکان جهان است. بر اساس قطعنامة مجمع عمومی ملل متحد، بعد از جنگ جهانی دوم، يونيسف برای رهایی چهارده کشور اروپایی از بند فقر، گرسنگی، بیماری، بيسرپرستی و آوارگی، بنا گردید. اعلامیة جهانی حقوق بشر 1948 نیز منبعي دیگر برای حمايت از حقوق کودک بود؛ این اعلامیه، تمام انسانها را بدون توجه به ویژگیهاي آنها شامل ميشود که طبعاً کودکان را نیز دربرميگیرد.
متأسفانه وضعیت کودکان در جوامع فعلی نگرانکننده است. بر اساس آمار یونیسف (1990ـ1989) هر روز چهل هزار کودک زیر پنج سال، بعلتسوء تغذیه و بیماریهای قابل پیشگیری، جان خود را از دست میدهند؛ نزدیک به صد میلیون کودک از برنامههای تحصیلات ابتدایی محرومند؛ نیمی از بچهها در کشورهای در حال توسعه به آب آشامیدنی دسترسی ندارند؛ سالانه نیم میلیون از مادران، در حاملگی و زایمان جان خود را از دست میدهند؛ بیش از صد میلیون کودک در جهان از طریق کارهای خطرناک و اغلب تحت شرایط کشنده امرار معاش میکنند؛ بیش از یک میلیون از مردم (که بیشتر آنها کودکان هستند) از خانه و زندگی محرومند و... . نقض حقوق کودکان در کشورهای در