مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوریفلسفه و کودک2322-42156220211012Editpr's Noteسرمقاله1112faزهرهحسینی خامنهای20211012مساجد و فرهنگسراها و تشكلهاي مردمي
و نقش تربيتي آنان در تربيت و شكلدهي شخصيت كودكان و نوجوانان
با شروع دهة 90 شمسي بسياري اعتقاد داشتند كه انقلاب تمام شده و تفكر انقلابي و بسيجي مربوط به دهههاي قبل بوده است و با پير شدن شيرمردان جبههها و تأثيرات فرهنگي فضاي مجازي، جوانان به راه پدران خود نميانديشند و ارزشها تغيير كرده است... .
بسياري گفتند و بسياري باور كردند كه زمانة جديدي آغاز شده است، البته بدون ياد امام و راه امام و خط امام ... ولي برخي از شاگردان انقلاب اسلامي، هوشمندانه از مساجد، مدارسي ساختند تا براي سالهاي بعدي راه و سخن امام زنده بماند.
مساجد كه در دوران انقلاب بهترين پايگاه براي مبارزه با طاغوت زمان بود اكنون نيز ميتوانست مدرسهيي براي پرورش نسلهاي بعد باشد... در اين «مدارس مسجدي» شاگردان خود صاحب مكتب شدند و در دهههاي بعد منشأ اتفاقات بزرگي گرديدند؛ جواناني كه نيازهاي به روز انقلاب و نظام را شناخته و پاسخي مناسب براي آنها ارائه ميدهند، وظايف بر زمين ماندة دولتها را بر دوش ميكشند و گمنام و غريب، نهضت امام خميني را پيش ميبرند.
شهيد مصطفي صدرزاده نمونه خوبي است از مكتب «مسجد النبي» كُهَنز (منطقهيي در شهريار). او متولد 1365 و بمعناي واقعي، تربيت شدة مسجد است. شهيد مصطفي در نظام تربيت غيررسمي مسجد مانند طرح تربيتي «صالحين» پرورش يافت و جز خدمت به مردم و حفظ آرمان شهدا به چيزي فكر نميكرد.
در تمام بحرانهاي طبيعي و سازمانيافته (سياسي) به كمك مردم شتافت و سرانجام به خط مقدم مبارزه عليه داعش در خاك سوريه رسيد. دفاع از مظلوم مرز نميشناسد. در مكتب مصطفيها در ميانة ميدان، تقابل جبهه حق و باطل است؛ نه صرفاً در داخل مرزهاي ايران كه حتي در پشت سيمهاي خاردار اسرائيل.
در اين تربيت غيررسمي و متعالي، هدف، تعالي است و پرورش يافتة اين نظام تربيتي، بازوي قدرتمند جمهوري اسلامي است. آمار نشان ميدهد كه مستشاران، فرماندهان و رزمندگان جوان در ميدان نبرد با تكفيريهاي سوريه كه تربيتشان در پايگاههاي بسيج شكل گرفته بود، توانستند نيروهاي تراز انقلاب اسلامي باشند (در مكتب مصطفي، 1399).
از آنجا كه اين پايگاههاي تربيتي با سياستهاي فرهنگي غرب و غربزدگان مغاير بود طرح تأسيس «فرهنگسرا» مطرح شد. بجرئت ميتوان گفت فرهنگسراها با هدف نابود كردن نقش تربيتي مساجد تأسيس شدند؛ اتفاقي كه در رنسانس اروپا افتاد.
در قرون وسطي و حاكميت كليسا، مركز فرهنگي و هنري همان كليسا بود و نقش تربيتي اين مركز فرهنگي با كنترل عقايد مذهبي شكل ميگرفت. بعد از رنسانس فرهنگي فرهنگسراها بوجود آمدند كه برخي نقش هنري داشت و برخي تربيتي و فرهنگي. در اروپا فرهنگسرا را «آكادمي» ميناميدند مثل «آكادمي علوم روسيه» يا «آكادمي هنر» (هاشمي، 1373).
با جستجوي تاريخ درمييابيم كه اولين فرهنگسرا در ايران همان مساجد، حسينيهها و هيئتهاي مذهبي بودهاند، مانند «تكيه دولت» كه در سال 1285 هـ . ق به دستور ناصرالدين شاه ساخته شد و اولين بناي مذهبي ـ فرهنگي در ايران است. در زمان پهلويها مراكز فرهنگي بسياري ايجاد و وجهة مذهبي از آنها گرفته شد و اين روند تا زمان انقلاب اسلامي ادامه داشت (يكاني، 1374).
انقلاب از مساجد شروع شد و با مساجد پيروز شد و مساجد بعنوان پايگاههاي فرهنگي و هنري و خدماتي و حتي نظامي، فعاليتهاي جدي خود را پررنگتر كردند و اين برخلاف خواستة دشمن بود... . تأسيس فرهنگسراي شهرداري تهران در زمان آقاي كرباسچي شروع برنامهيي جدي و هدفمند بود براي جدا كردن دين و اهداف انقلاب از نسل جوان كشور كه تا حدودي موفق شد.
فرهنگسراها تحت كنترل امام جماعت نبودند و زمان اذان، صفوف نماز جماعت در آنجا تشكيل نميشد. نفوذ در فرهنگسراها و جهتدهي به افكار نسل جوان كه تشنة دانش هستند بسيار آسان بود. كمكم با توسعة فرهنگسراها، مساجد از حضور جوانان خلوت شد و قهرماناني كه توانستند مساجد را بعنوان كانون تعليم و تربيت اسلامي نگه دارند، نسل شهيد مصطفي صدرزادهها را تربيت كردند.
نسل دهة هفتاديها و حججيها و عزيزاني كه در اين محيط ولنگاري فرهنگي و فضاي مجازي مسموم، همراه با تمام تلاش دشمن براي گمراهي جوانان، توانستند در تاريكي، راه روشن هدايت را پيدا كنند و به سعادت برسند.
تأسيس فرهنگسراها دانسته يا ندانسته ضربة مهلكي بود بر پيكر نقش تربيتي مساجد. شايد اگر هزينه و بودجة اين مراكز را در مساجد خرج ميكردند... شايد...
و حال ما مدعيان فرهنگ و تربيت كشور چه بايد بكنيم؟!
زهرهحسيني خامنهاي
مساجد و فرهنگسراها و تشكلهاي مردمي
و نقش تربيتي آنان در تربيت و شكلدهي شخصيت كودكان و نوجوانان
با شروع دهة 90 شمسي بسياري اعتقاد داشتند كه انقلاب تمام شده و تفكر انقلابي و بسيجي مربوط به دهههاي قبل بوده است و با پير شدن شيرمردان جبههها و تأثيرات فرهنگي فضاي مجازي، جوانان به راه پدران خود نميانديشند و ارزشها تغيير كرده است... .
بسياري گفتند و بسياري باور كردند كه زمانة جديدي آغاز شده است، البته بدون ياد امام و راه امام و خط امام ... ولي برخي از شاگردان انقلاب اسلامي، هوشمندانه از مساجد، مدارسي ساختند تا براي سالهاي بعدي راه و سخن امام زنده بماند.
مساجد كه در دوران انقلاب بهترين پايگاه براي مبارزه با طاغوت زمان بود اكنون نيز ميتوانست مدرسهيي براي پرورش نسلهاي بعد باشد... در اين «مدارس مسجدي» شاگردان خود صاحب مكتب شدند و در دهههاي بعد منشأ اتفاقات بزرگي گرديدند؛ جواناني كه نيازهاي به روز انقلاب و نظام را شناخته و پاسخي مناسب براي آنها ارائه ميدهند، وظايف بر زمين ماندة دولتها را بر دوش ميكشند و گمنام و غريب، نهضت امام خميني را پيش ميبرند.
شهيد مصطفي صدرزاده نمونه خوبي است از مكتب «مسجد النبي» كُهَنز (منطقهيي در شهريار). او متولد 1365 و بمعناي واقعي، تربيت شدة مسجد است. شهيد مصطفي در نظام تربيت غيررسمي مسجد مانند طرح تربيتي «صالحين» پرورش يافت و جز خدمت به مردم و حفظ آرمان شهدا به چيزي فكر نميكرد.
در تمام بحرانهاي طبيعي و سازمانيافته (سياسي) به كمك مردم شتافت و سرانجام به خط مقدم مبارزه عليه داعش در خاك سوريه رسيد. دفاع از مظلوم مرز نميشناسد. در مكتب مصطفيها در ميانة ميدان، تقابل جبهه حق و باطل است؛ نه صرفاً در داخل مرزهاي ايران كه حتي در پشت سيمهاي خاردار اسرائيل.
در اين تربيت غيررسمي و متعالي، هدف، تعالي است و پرورش يافتة اين نظام تربيتي، بازوي قدرتمند جمهوري اسلامي است. آمار نشان ميدهد كه مستشاران، فرماندهان و رزمندگان جوان در ميدان نبرد با تكفيريهاي سوريه كه تربيتشان در پايگاههاي بسيج شكل گرفته بود، توانستند نيروهاي تراز انقلاب اسلامي باشند (در مكتب مصطفي، 1399).
از آنجا كه اين پايگاههاي تربيتي با سياستهاي فرهنگي غرب و غربزدگان مغاير بود طرح تأسيس «فرهنگسرا» مطرح شد. بجرئت ميتوان گفت فرهنگسراها با هدف نابود كردن نقش تربيتي مساجد تأسيس شدند؛ اتفاقي كه در رنسانس اروپا افتاد.
در قرون وسطي و حاكميت كليسا، مركز فرهنگي و هنري همان كليسا بود و نقش تربيتي اين مركز فرهنگي با كنترل عقايد مذهبي شكل ميگرفت. بعد از رنسانس فرهنگي فرهنگسراها بوجود آمدند كه برخي نقش هنري داشت و برخي تربيتي و فرهنگي. در اروپا فرهنگسرا را «آكادمي» ميناميدند مثل «آكادمي علوم روسيه» يا «آكادمي هنر» (هاشمي، 1373).
با جستجوي تاريخ درمييابيم كه اولين فرهنگسرا در ايران همان مساجد، حسينيهها و هيئتهاي مذهبي بودهاند، مانند «تكيه دولت» كه در سال 1285 هـ . ق به دستور ناصرالدين شاه ساخته شد و اولين بناي مذهبي ـ فرهنگي در ايران است. در زمان پهلويها مراكز فرهنگي بسياري ايجاد و وجهة مذهبي از آنها گرفته شد و اين روند تا زمان انقلاب اسلامي ادامه داشت (يكاني، 1374).
انقلاب از مساجد شروع شد و با مساجد پيروز شد و مساجد بعنوان پايگاههاي فرهنگي و هنري و خدماتي و حتي نظامي، فعاليتهاي جدي خود را پررنگتر كردند و اين برخلاف خواستة دشمن بود... . تأسيس فرهنگسراي شهرداري تهران در زمان آقاي كرباسچي شروع برنامهيي جدي و هدفمند بود براي جدا كردن دين و اهداف انقلاب از نسل جوان كشور كه تا حدودي موفق شد.
فرهنگسراها تحت كنترل امام جماعت نبودند و زمان اذان، صفوف نماز جماعت در آنجا تشكيل نميشد. نفوذ در فرهنگسراها و جهتدهي به افكار نسل جوان كه تشنة دانش هستند بسيار آسان بود. كمكم با توسعة فرهنگسراها، مساجد از حضور جوانان خلوت شد و قهرماناني كه توانستند مساجد را بعنوان كانون تعليم و تربيت اسلامي نگه دارند، نسل شهيد مصطفي صدرزادهها را تربيت كردند.
نسل دهة هفتاديها و حججيها و عزيزاني كه در اين محيط ولنگاري فرهنگي و فضاي مجازي مسموم، همراه با تمام تلاش دشمن براي گمراهي جوانان، توانستند در تاريكي، راه روشن هدايت را پيدا كنند و به سعادت برسند.
تأسيس فرهنگسراها دانسته يا ندانسته ضربة مهلكي بود بر پيكر نقش تربيتي مساجد. شايد اگر هزينه و بودجة اين مراكز را در مساجد خرج ميكردند... شايد...
و حال ما مدعيان فرهنگ و تربيت كشور چه بايد بكنيم؟!
زهرهحسيني خامنهاي
http://pac.mullasadra.org/fa/Article/Download/31792مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوریفلسفه و کودک2322-42156220211012Philosophizing and playing with Philosophy in Coronavirus Periodفلسفه بازي و بازي فلسفي در دوران كرونا1322faنادیامفتونی20211012Game, amusement, and pleasure are the issues that always reflected on Fārābī’s works to the extent that he considered them as necessary and useful artworks within the framework of moral, moderate and happy considerations. For him, those who work hard and are serious for attaining their rational happiness should enjoy a kind of tranquility and rest in order to feel refreshed in following up their objectives.
Game and amusement are often accompanied with imitative images. The word imitation or mimesis is used by Abū Bashār Mattā in the translation of Aristotle’s Art of Poetics. Aristotle’s mimesis is the same imitation as monkey or parrot also does it. Ibn Sīnā, Khwajah Naṣīr al-Dīn Ṭūsī, and ‘Allāmah Ḥillī also used this term in their works. For Fārābī the meaning of mimesis is more than imitation and is associated with creation. In his view the faculty of imagination contains three potencies of preserving the sensory forms, and then possessing and imitating them. Man in the third one juxtaposes a sensory form with another sensory form which is usually coupled with a meaning. Moreover, imagination imitates universal and philosophical concepts and the intellectuals. Mimesis may take place with the aim of carrying out an amusement and game. Since in Fārābī’s view game and amusement are used in moral sense and he referred to them openly so they are not indecent and disapproved. Teachers can use from games in their teaching. In teaching Islamic philosophy, gnosis, and logic in coronavirus period, the author used from various games and utilized the facilities of Tehran University. Usually, cyberspace classroom is prosy as compare to the real classrooms but there are certain merits in cyberspace classroom that real classrooms lack them. Of course, Tehran University uses the same international model system for teaching students.
بازي، تفریح، سرگرمي و لذت، در آثار فارابی مورد توجه قرار گرفته و با تأکید بر چارچوبهای اخلاقی و اعتدال و سعادت، مجاز بلکه در جای خود ضروری قلمداد شده است. او از آنها بعنوان آثار مفيد هنر نیز ياد کرده است. از نگاه فارابی، انسانهای سختکوش و پرتلاشی که سعی بیشتر و جدیتری در راه تحقق سعادتهای عقلی دارند، باید بمیزان متناسب با آن، از استراحت بیشتری بهره ببرند و بدینوسیله برای ادامة راه سعادت تجدید قوا کنند.
بازی و سرگرمی در بسیاری از موارد با محاکات همراه است. لفظ محاکات را ابوبشر متی در ترجمه فن شعر ارسطو بکار برده است. محاکات یا میمسیس ارسطو بمعنای همان تقلیدی است که میمون و طوطی انجام میدهند. بوعلی سینا و خواجه نصیر و علامه حلی نیز این محاکات را تکرار کردهاند. فارابی محاکات را بمعنایی مطرح کرده که میتواند فراتر از تقلید صرف و با خلاقیت همراه باشد؛ او قوة خیال را دارای سه توانایی حفظ صور حسی، تصرف در آن صور و محاکات محسوس و معقول توسط صور محسوس دانسته است. در توانايي سوم، آدمی در ازای یک صورت حسی، صورت حسی دیگری قرار میدهد که معمولاً در این تصویرسازیها، با معنایی همراه است. همچنین خیال از معقولات و مفاهیم کلی و فلسفی و عقلی محاکات میکند.
محاکات میتواند با هدف بازی و سرگرمی نیز صورت پذیرد. از آنجا که کاربرد بازی و لعب و سرگرمی از نگاه فارابی اخلاقی تلقی شده و آشکارا دربارة لعب و لذت و استراحت سخن گفته و این امور را فیذاته مذموم و مردود نمیداند، معلمان میتوانند بازیهای گوناگون را در آموزش بکار بندند. نگارنده برای آموزش در رشته فلسفة اسلامی و دروس عرفان و فلسفه و منطق، بازیهای متنوعی را در دوران کرونا بکار گرفته و به اقتضای آموزش مجازی که الزام این ایام است، از سامانه دانشگاه تهران برای برگزاری کلاسهای مختلف خود استفاده میکند. شاید همۀ ابعاد آموزش مجازی نسبت به آموزش حضوری قدری ملالآور و ناخوشایند باشد، اما مزیت بازیهای متنوع ویژهیی در این سامانه وجود دارد که آن را در آموزش حضوری نمیتوان یافت. البته این سامانه همان سامانه جهانی مودل است که دانشگاه تهران هم آن را برای آموزش انتخاب کرده است.
http://pac.mullasadra.org/fa/Article/Download/31794مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوریفلسفه و کودک2322-42156220211012The Role of Religious Training in Preventing the Side-Effects of Cyberspace and Social Networksنقش تربیت دینی در پیشگیری از آسیبهای فضای مجازی و شبکههای اجتماعی2334faمسلمشجاعیدانشگاه فرهنگیان20211012The present article is an attempt to depict the role of religious training in preventing the social damages and offer some appropriate solutions for them. Social networks constitute the main factors of values, beliefs, and outlooks, for they can change the views and conducts of people as they wish. The aim of this article is to study the impact of religious training in preventing the social damages and also explain the nature and characteristics of technology. The method of this work is based on analytic-documental studies and is an applied study. It is concluded that the function of social networks and cyberspaces are so strong that they can bring human societies under their influences and draw them away from their vales. Thus in order to protect them from the negative consequences of social networks we should replace the intellectual foundations of western technology by some religious foundations for a life style. A religious training with a monotheistic view in individual and social life considered to be the most important element in preventing the side-effects of social networks. Religious training can put forward certain lifestyles that could protect man from lapsing into such problems. The present article is an attempt to offer some suggestions for confronting with the side-effects of educational centers. Obviously, those societies that approach educational system for controlling and warding off social problem turn out to be successful.این مقاله میکوشد نقش تربیت در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی را بتصویر بکشد و راهکارهای تربیتی مناسبی در اینباره ارائه دهد. یکی از عوامل بسیار مهم و دگرگونکنندۀ ارزشها، باورها و نگرشها، شبکه های اجتماعی هستند چرا که ميتوانند با برنامه ریزیهای دقیق و کنترل شده، اندیشة مردم جامعه را شکل داده و به رفتار آنان صورت دلخواه بدهند. هدف اين نوشتار، بررسی تأثیر تربیت دینی بر پیشگیری از آسیبهای شبکه های اجتماعی و همچنین تبیین ماهیت و ویژگیهای تکنولوژی است. روش پژوهش اسنادی ـ تحلیلی و از لحاظ هدف، کاربردی است. نتيجة تحقیق نشان میدهد که کارکرد وسیع و پردامنه شبکه های مجازی و اجتماعی در زمینه-های مختلف، قادر است جوامع بشری را بشدت تحتتأثیر قرار داده و از هنجارها دور کند. بنابرین برای پیشگیری از عواقب منفی شبکه های اجتماعی در ایجاد ناهنجاریها، باید مبانی تربیت و سبک زندگی دینی را جایگزین مبانی فکری تکنولوژی غرب نمود. تربیت دینی و دینداری با تأکید بر جهانبینی توحیدی در زندگی فردی و اجتماعی، مهمترین عنصر در پیشگیری، مقابله و برخورد با انحرافها و آسیبهای شبکه های اجتماعی است. تربیت دینی یک سبک زندگی و بایدها و نبایدهایی را پیش روی انسان قرار میدهد که بازدارندهیی مؤثر در مواجهه با شبکه های اجتماعی است. اين مقاله در ادامه، پیشنهادهایی تربیتی برای مواجهه با آسیبهای اجتماعی در مراکز آموزشی ارائه میدهد. آنچه مسلم است اینست که جوامعی که به نظام تعلیم و تربیت بعنوان عامل بازدارندگی و کاهش آسیبهای اجتماعی توجه دارند، موفقیت مطلوبتری کسب كردهاند. http://pac.mullasadra.org/fa/Article/Download/31795مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوریفلسفه و کودک2322-42156220211012The Impact of Coronavirus upon the Concept of Interest with Reference to the Right of Child Meetingتأثیر کرونا بر مفهوم مصلحت (با تأکید بر حق ملاقات کودک)faمحمد جوادعبداللهیدانشگاه آزاد اسلامیزینبحاتمیدانشگاه آزاد اسلامی20211012According to the article 45 of new law to protect family, it is obligatory to consider the interest of the children and youth in making any decision in the courts. Interest in family law is considered to be the highest interest. Following the spread of Coronavirus epidemic a new condition came into existence and it brought in its wake some basic changes in the life of people and affected the interest of children as well. On the one hand, if parents are affected by virus then it will affect the health of children as well. On the other hand, if they cut their relation to their children then they may suffer psychologically. Accordingly, some solutions should be sorted out to facilitate their meeting. The present article following a philosophical approach seeks to study its legal procedure and the views of scholars and the impact of this crisis on detecting the interest of children and the right of family for their meeting.مستفاد از ماده 45 قانون جدید حمایت از خانواده، رعایت غبطه و مصلحت کودکان و نوجوانان در تمامی تصمیمات دادگاه و مقامات اجرایی الزامی است. مصلحت در حقوق خانواده همان رعایت بهترین منافع است که بتعبیر دیگر به آن منافع عالیه ميگویند. اپیدمی کرونا که با ایجاد شرایط و اوضاع و احوال خاص، تغییراتي اساسی در زندگی مردم ایجاد کرد، موضوع مصلحت و حق ملاقات طفل را تحتتأثیر قرار داده است. از یکسو، در صورت مبتلا بودن یا ناقل بودن هر کدام از والدین، سلامت طفل به خطر میافتد و از سوی دیگر، در صورت قطع ارتباط دیداری و ملاقات طفل، سلامت روحی و روانی او آسیب میبیند. بهمين دليل باید راهکارهای جدی برای ملاقات طفل با هرکدام از والدین در نظر گرفته شود. این پژوهش، با رویکرد فلسفی، سعی دارد از طریق بررسی روّیه قضایی و همچنین آراء اندیشمندان، به بررسی تأثیرات این بحران در تشخیص مصلحت طفل و نظارت خانواده و دادگاه بر حق ملاقات هرکدام از والدین بپردازد.http://pac.mullasadra.org/fa/Article/Download/31796مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوریفلسفه و کودک2322-42156220211012The Role of Family in the Transformation and Formation of Identity in Childrenنقش خانواده در تحول و شکلگیری هویت در کودکان4556faزهرا تقیزاده قوامدانشگاه آزاد اسلامی کبری احمدونددانشگاه خوارزمی زهره احمدیدانشگاه آزاد اسلامی20211012One of the fundamental issues of modern world is the issue of identity and the present article try to deal with it in children. Children are the most vulnerable part of society. Family is the first stage in which man seeks to know himself and regain his identity in interplay with his family members. Accordingly, family is very important for regaining identity. The present article tries to study some of the important family problems then proceeds to study the impact of family on regaining the identity of children with reference to the various levels of coherence, flexibility of family, employment of mothers and children, on the whole their exploitation in lower ages, way of bringing up children in a family and quantitative changes in a family in the absence of one of the parents or both of them. All these play significant role in the formation and transformation of the identity of children.یکی از موضوعهای پایه يی دنیای مدرن، مسئلة هویت است که این نوشتار به بررسی آن در کودکان پرداخته است. کودکان یکی از تأثیرپذیرترین و آسیبپذیرترین اقشار جامعه بحساب می آیند. خانواده نخستین بستری است که انسان در آن به جستجو و فهم خویشتن میپردازد و بخشی از هویت انتسابی خود را دریافته و بدنبال کسب هویتهای اکتسابی، با افراد خانواده ـ بعنوان نخستین تلاشهای لازم در فرایند هویتیابی ـ تعامل میکند و رشد می یابد. بر همين اساس، يكي از تأثیرگذارترین عوامل در فرایند هویتیابی فرد، خانواده است. این مقاله به بررسی تعدادی از مهمترین مسائل و چالشهای نهاد خانواده که تأثیر بسزایی بر فرایند هویتیابی کودکان دارند، میپردازد. در ادامه به بررسی ابعاد تأثیرگذار خانواده بر فرایند هویتیابی کودکان همچون سطوح متفاوت انسجام و انعطافپذیری خانواده، اشتغال مادر خانواده، اشتغال کودکان و در واقع استثمار آنها در سنین پایین، سبک فرزندپروری خانواده و همچنین تغییرات کمّی در چارچوب خانواده ـ همچون فقدان یکی از والدین یا هر دو و تعداد کودکان ـ ميپردازيم كه رابطهيي معنادار با فرایند شکلگیری و تحول هویت در کودکان دارد و بخشی از عوامل متعدد و پیچیدهيی که هویتیابی در کودکان را دچار تحول میکند، برای ما روشن میسازد.http://pac.mullasadra.org/fa/Article/Download/31797مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوریفلسفه و کودک2322-42156220211012Philosophical Explanation of the Strategy of Creative Teaching of Natural Sciences in Schools with Reference to the Program of “Philosophy & Children”تبیین فلسفی راهبردهای تدریس خلاق درس علوم تجربی دبستان با تأکید بر برنامة «فلسفه و کودک»5762faفاطمهبندلی زادهدانشگاه آزاد اسلامی20211012The age of childhood and youth is the best period for social, emotional, and cognitive growth of children. On the one hand it constitutes the basis of human life, that is, what man has gained during the last centuries is due to his thinking power which played a decisive role in his growth. Therefore, all his successes and progresses are rooted in his creative thinking. In this line the present article makes attempt to carry out a philosophical explanation of the strategy of creative teaching of natural sciences in schools with reference to the program of “Philosophy & Children”. The method of the work is analytic-descriptive based on library sources including laws, books, thesis, national and international articles. According to the findings of the article, creative thinking plays an important role in natural sciences. Accordingly, traditional method in teaching natural sciences, not only prevents the growth of critical thinking, but also brings about a gap between the programs and their implementations. Therefore, the only solution is to make a change in the way of teaching this science with reference to the program of “Philosophy & Children” and following a philosophical approach in teaching natural science.دوران کودکی و نوجوانی دورهيي مهم برای رشد اجتماعی، عاطفی و شناختی کودکان و نوجوانان است؛ از سویی، تفكر پايه و بنيان حيات انسان را تشكيل ميدهد و آنچه انسان در طول قرنهاي متمادي بوجود آورده حاصل قدرت فكري اوست و عاملي كه در تداوم و رشد انسان نقشي تعيينكننده دارد، قدرت تفكر انسان است. بنابرين تمام موفقيتها و پيشرفتهاي انسان، نتیجة تفكر خلاق وي است. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر تبیین فلسفی راهبردهای پرورش تفکر خلاق، بویژه در درس علوم تجربی دورة ابتدایی، با تأکید بر برنامة «فلسفه و کودک» است که روشهای تدریس خلاقانه را در این حوزه میطلبد. روش این پژوهش، تحلیلی ـتوصیفی و روش گردآوری دادهها، کتابخانهيی است؛ ابتدا از منابع مدون ـ شامل قوانین، کتابها، رسالهها و مقالات داخلی و خارجی ـ استفاده شده و پس از گردآوری مطالب، به تجزیه و تحلیل دادهها پرداختهایم. یافتههای مقاله گویای اینست که موضوع تفکر خلاق در درس علوم تجربی اهمیت بسياري دارد. آموزش سنتی درس زیستشناسی، علاوه بر عدم رشد تفکر انتقادی در دانشآموزان، موجب ایجاد شکاف عمیق بین برنامۀ درسی قصدشده و اجراشده گردیده است؛ بنابرین تحول در روشهای تدریس این درس با استفاده از برنامۀ «فلسفه و کودک» از یکسو، و رويكرد فلسفی معلمان به علوم تجربی از سوی دیگر، راهگشاست.http://pac.mullasadra.org/fa/Article/Download/31798مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوریفلسفه و کودک2322-42156220211012Philosophical Training of Childrenتربيت فلسفی کودک6370faحسين عطاييدانشگاه20211012Plato in his Republic and Laws while describing the foundations of his ideal city, stressed that the training of people should commence from their childhood. Drawing attention to children as started from earlier ages extended to the contemporary period as well. Here a question may arise as why did philosophers concern about the training of children? Whether children also should follow the same ethical rules that elders do or they have to follow particular ethical rules? The present article, with reference to Islamic-Iranian thinking, tries to study the importance of philosophical approach in training children, and stress the necessary of philosophical training in religious training and outline the principles of philosophical training. But first the concept of training should be clarified.آنزمان که افلاطون در جمهور و نواميس، مباني جامعة آرماني را توصيف ميکرد، بر اين مسئله تأکيد داشت که تربيت افراد جامعه بايد از همان کودکي آغاز شود. توجه به کودکان از پيدايش فلسفه با آن همراه بود و تا دوران معاصر نيز ادامه داشته است. اين امتداد ما را به اين انديشه واميدارد که چرا تربيت کودک دغدغة فلاسفه بوده است؟ آيا بحث تربيت کودک پيرو فلسفة اخلاق است و همان اصول و فروعي که در تربيت يک فرد بالغ رعايت ميشود را بايد دربارة کودک نيز در نظر گرفت؟ يا تربيت کودک اصول و فروع ويژة خود را دارد؟ اين مقاله تلاش ميكند با تکيه بر انديشة اسلامي ـ ايراني نشان دهد كه ضرورت توجه فلسفي به تربيت کودکان چيست؟ آيا اساساً ما در کنار تربيت ديني به تربيت فلسفي نيز نياز داريم؟ ديگر اينكه، اصول تربيت فلسفي كدام است؟ اگر بخواهيم چشماندازي به والدين ارائه دهيم، چه اصول و جزئياتي خواهد داشت؟ طبيعي است که پيش از همة اينها بايد به خود مفهوم تربيت پرداخته شود.http://pac.mullasadra.org/fa/Article/Download/31799مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوریفلسفه و کودک2322-42156220211012Rights of Children in the Period of Crisis and Quarantineتبیین حقوق کودک در دوره بحران و قرنطینه7178faسیناترکاشونددانشگاه خوارزمی 20211012In his social life, man needs physical, spiritual, and economic security. Similarly, children also whose physical, intellectual and social growth begins in their early ages need particular attention and protection spiritually and physically. These attempts should have their own proper concepts and patterns, that is, they should have protective aspects by considering children’s weakness in attaining their rights to the extent that the elders feel the necessary of protecting them. Accordingly, this work tries to explain the rights of children in the period of crisis and quarantine. Attention to the rights of children was not only the concern of present societies, this is the main concern of Islam as well. For instance, respecting children, avoiding violence against children, mistreatment of children and making discrimination are among the teachings of Islam. The method of this work is analytic-descriptive. According to the findings of this work, in the period of crisis and quarantine the rights of play are denied for children. Moreover, harassing children by elders will increase and their moral and training rights will be missed. According to these research children in the period of crisis and quarantine are not able to attain their rights as compare to the elders, for their rights always denied by the elders and since they depend on their elders they cannot complain legally. Explaining the rights of children in the period of crisis and quarantine indicate the basic needs of children and it is the duty of family, society, and government to meet their demand and require executive plan for protecting children.انسان برای زندگی اجتماعی خویش نیازمند امنیت جسمی، روحی، اقتصادی و... است. کودکان نیز که پایه و اساس رشد جسمی، عقلی و اجتماعی آنان، از همان سالهای نخست زندگی آغاز ميشود، با توجه به وضعیت خاصشان بلحاظ جسمی و روحی، نیاز به حمایتها و مراقبتهای ویژه دارند. این اقدامات باید مفهوم و قالبي متناسب یافته و با توجه به ناتوانی کودکان برای استیفای مستقیم حقوق خود، جنبههای حمایتی وسیعی پیدا کنند؛ بگونهيی که بزرگسالان، الزام ناشی از حمایت آنها را کاملاً احساس کنند. در همين راستا هدف پژوهش حاضر تبیین حقوق کودک در دورة بحران و قرنطینه میباشد. توجه به حقوق کودک، فقط بحث جوامع امروزی نیست بلکه دین مبین اسلام نيز به حقوق کودک توجه داشته است. احترام و تکریم کودک، پرهیز از خشونت و بدرفتاری با کودکان، رعایت عدالت و پرهیز از تبعیض از جمله آموزههای اسلام در این حوزه هستند. روش پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی است، بدین صورت که ابتدا به تبیین حقوق کودک بصورت عام پرداخته، سپس به تحلیل حقوق کودک در شرایط بحران و قرنطینه میپردازد. یافتههای پژوهش بیانگر آنست که در دورة بحران و قرنطینه، حق بازی کردن کودکان و جنب و جوش از آنها سلب میشود، همچنین کودکآزاری توسط بزرگسالان شیوع پیدا میکند و حقوق اخلاقی و تربیتی کودکان نیز تحت تأثیر قرار میگیرد. نتایج پژوهش نشان داد که کودکان در شرایط بحران و قرنطینه توانایی کمتری نسبت به بزرگسالان برای دستیابی به حقوقشان دارند، زيرا حقوقشان اغلب توسط بزرگسالان پایمال میشود و در مراجعه مستقل به مراجع قانونی برای تظلم و دادخواهی نيز کاملاً وابسته به بزرگسالان هستند. تبیین حقوق کودک در شرایط بحران و قرنطینه مبیّن نیازمندیهای اساسی و بنیادین کودکان و نیز تکالیف خانواده، جامعه و دولت در رفع نیازهای آنان بوده و متضمن تدابیر اجرایی در حمایت از کودکان است.http://pac.mullasadra.org/fa/Article/Download/31800