رمز عبور را فرموش کرده ام
کد مقاله : 13980426190877
عنوان مقاله : نظریههای رشدشناختی کودک در اندیشه چهار فیلسوف ایرانی (فارابي، ابنسينا، سهروردي، ملاصدرا)
کلمات کلیدی : رشدشناختی ، شناختشناختي ، کودک ، فلسفه و کودک ،
نشریه شماره : 17 فصل بهار - تابستان 1397
مشاهده شده : 408
فایل های مقاله : 335 KB
کار ما در مواجهه با فیلسوفان هر مکتب و نحله¬يی تنها این نیست که آموزه¬ها و اندیشه¬های آنان را تقریر و تشریح کنیم، بل این است که تلاش کنیم و از خودمان بپرسیم که اگر آن فیلسوفان با همان عینک معرفتی و فلسفی¬ که بر چشم دارند به جهان ما و مسائل و دشواریهای کنونی ما مینگریستند، این جهان و مسائل آن چگونه بر ايشان پدیدار میشد و چه راهکارهایی را برای برون¬رفت از دشواریها و بنبستهای آن پیش مینهادند. ازاینرو، در نوشتار پیشرو تلاش بر این است که نظریه-های رشد شناختی کودک با اتکا به دیدگاه فوق در باب فلسفه و فیلسوفان استخراج و استنتاج شود. برای این منظور چهار فیلسوف که از استوانههایِ بنیانگذارِ فلسفة ایرانی بشمار میروند، برگزید شده و دیدگاههای آنان درباب نظریة رشد شناختی بررسی و بازکاوی شده است. پر پیداست که فیلسوفان متقدم ایراني دیدگاه ویژه¬يی یا اثر مستقلی درباب رشد شناختی کودک ندارند. با اینهمه، اگر بناست نظریه رشد شناختی کودک استخراج شود بیش از هر چیز بایستی به سراغ شناختشناسی برویم که در سنت فلسفه ایرانی به «نفس¬شناسی» موسوم است. پس از ورود برنامه «فلسفه و کودک» در ایران، بسیاری از دستاندرکاران این حوزه شتابزده به برگزاری کارگاهها و حلقه¬های کندوکاو در مدارس و پژوهشگاهها پرداختند و به بررسی و ارزیابیهای آماری و توصیفی در این زمینه روی آوردند، بی آنکه مبانی، اصول، زمینه¬ها و پیشزمینه¬های این برنامه را که اغلب با فرهنگ و فلسفه¬ ایرانی ناسازوار بودند، بررسی و ارزیابی تحلیلی نقادانه و موشکافانه کنند. عدم آگاهی از مبانی و اصول نظری هم در میان موافقان برنامه «فلسفه و کودک» و هم در میان مخالفان آن آشکار و هویداست. در این نوشتار، برای نخستین بار نظریه¬های رشد شناختی کودک در بستر و زمینه¬ فلسفه ایرانی و در اندیشه و چشمانداز چهار فیلسوف قَدَر و مکتب¬ساز ایرانیـ فارابی، ابنسینا، سهروردی و ملاصدرای شیرازیـ طرح و نقد میشوند. پی¬ریزی و پایگذاری هر گونه دستگاه و برنامه فلسفی نوین بدون شناخت پس¬زمینه¬ها و شالوده¬های پیشین و نهفته در دل هر فرهنگ و فلسفهيی امری محال و دور از منطق بنظر می¬آید؛ چراکه حصول هرگونه معرفت و سرانجام هر عمل حاصل از آن تنها بر پایة شناخته¬ها و دانسته¬های از پیش بوده فراهم میآيد.